English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3823 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
protreptic U تشویق کننده نصیحت
scolder U سرزنش کننده
twitter U سرزنش کننده
vituperator U سرزنش کننده
taunter U سرزنش کننده
rater U سرزنش کننده
railer U سرزنش کننده
twittered U سرزنش کننده
twittering U سرزنش کننده
twitters U سرزنش کننده
renouncer U سرزنش و انتقاد کننده
slater U سرزنش کننده کارگرسنگ لوح
snubber U سرزنش کننده کمک فنر
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
toaster U سرخ کننده برشته کننده
striking force U نیروی تک کننده یا کمین کننده
thickeners U غلیظ کننده پرپشت کننده
sniffy U افهار تنفر کننده فن فن کننده
thickener U غلیظ کننده پرپشت کننده
homager U تجلیل کننده کرنش کننده
trimmer U دستکاری کننده صاف کننده
suberter U سرنگون کننده تضعیف کننده
supplicants U درخواست کننده تضرع کننده
vibrators U ارتعاش کننده نوسان کننده
supplicant U درخواست کننده تضرع کننده
preventive U حفافت کننده جلوگیری کننده
desolater U ویران کننده متروک کننده
desolator U ویران کننده متروک کننده
designative U اشاره کننده تعیین کننده
discriminant U تفکیک کننده جدا کننده
spell binder U مسحور کننده مجذوب کننده
presenters U ارائه کننده معرفی کننده
presenter U ارائه کننده معرفی کننده
hanger U اویزان کننده معلق کننده
toasters U سرخ کننده برشته کننده
oppressive U خورد کننده ناراحت کننده
transmitters U منتقل کننده مخابره کننده
coordinator U هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
corrupter U فاسد کننده منحرف کننده
corruptor U فاسد کننده منحرف کننده
contractive U جمع کننده چوروک کننده
modifier U اصلاح کننده تعدیل کننده
prosecutors U پیگرد کننده تعقیب کننده
prosecutor U پیگرد کننده تعقیب کننده
hangers U اویزان کننده معلق کننده
modifiers U اصلاح کننده تعدیل کننده
transmitter U منتقل کننده مخابره کننده
intermediaries U وساطت کننده مداخله کننده
gesticulant U اشاره کننده وحرکت کننده
diverting U سرگرم کننده منحرف کننده
divider U جدا کننده تقسیم کننده
the producer and the consumer U تولید کننده و مصرف کننده
insulator U جدا کننده عایق کننده
insulators U جدا کننده عایق کننده
vibrator U ارتعاش کننده نوسان کننده
presentor U ارائه کننده معرفی کننده
favourer U یاری کننده مساعدت کننده
cogitator U اندیشه کننده مطالعه کننده
accaimer U هلهله کننده تحسین کننده
thwarter U خنثی کننده مسدود کننده
provisioner U تدارک کننده تهیه کننده
venerator U تکریم کننده ستایش کننده
whetstone U تیز کننده تند کننده
acknowledger U تصدیق کننده قبول کننده
modulator demodulator U تلفیق کننده- تفکیک کننده
intermediary U وساطت کننده مداخله کننده
practicer U تمرین کننده مشق کننده
lifter U مرتفع کننده برطرف کننده
fuel cooled oil cooler U خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
procuring activity U یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
plasticizer U ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
agent authentication U معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
parity bit U عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly U اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
voltage stabilizer U تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
dismantling shot U تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
families U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper U کج کننده واژگون کننده
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
stabilizer U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
flare U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
supporting arms U نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
stabilisers U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
requistioner U قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
flares U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
negative true logic U سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
desiccant U مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
delay release sinker U وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
analysis staff U ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
radar picket U ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
component command U قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
gyro repeater U تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
jumpers U شوت کننده با پرش پرش کننده
jumper U شوت کننده با پرش پرش کننده
sail into U به باد سرزنش گرفتن سرزنش کردن
out side U دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
filleted U پر کننده
fillet U پر کننده
refuser U رد کننده
prater U پچ پچ کننده
prattfall U پچ پچ کننده
commulator U یک سو کننده
hoppers U لی لی کننده
hopper U لی لی کننده
ear-splitting U کر کننده
filleting U پر کننده
fillets U پر کننده
surfy U کف کننده
noncommittal U رد کننده
wheezier U خس خس یا خر خر کننده
wheeziest U خس خس یا خر خر کننده
attacking U تک کننده
wheezy U خس خس یا خر خر کننده
percutient U دق کننده
swooner U غش کننده
thinner U کم کننده
refutatory U رد کننده
refutative U رد کننده
attenuant U اب کننده
rebutter U رد کننده
bender U خم کننده
catterer U پچ پچ کننده
doer U کننده
doers U کننده
mitigative U کم کننده
crusher U له کننده
mitigatory U کم کننده
syncopator U غش کننده
sensor U حس کننده
squelcher U له کننده
mumbler U من من کننده
spurner U رد کننده
squasher U له کننده
bandwidth U یچ کننده
solvents U اب کننده
benders U خم کننده
jaberer U پچ پچ کننده
deletive U حک کننده
skittish U رم کننده
fizzy U کف کننده
crepitant U خش خش کننده
puffer U پف کننده
abjurer or abjuror U کننده
solvent U اب کننده
deflective U کج کننده
solver U حل کننده
whisperer U پچ پچ کننده
fillers U پر کننده
renunciant U کننده
renunciant U رد کننده
bidder U کننده
filler U پر کننده
tracker U پی کننده
bidders U کننده
fluxing oil U اب کننده
trackers U پی کننده
mauler U له کننده
repudiationist U رد کننده
announcer U اعلان کننده
replacer U تعویض کننده
announcers U اعلان کننده
demonstrative U اثبات کننده
repetitous U تکرار کننده
perplexing U گیج کننده
pollutant U الوده کننده
pollutants U الوده کننده
purificative U پاک کننده
purificator U تصفیه کننده
Recent search history Forum search
2Some of my translations are missing !
1WHAT IS THE MEANING OF HANANEH
1confinement factor
1معنی lead lag compensator
4express, overexpression
1The generator is maintaining its terminal voltage at 1.0 p.u. under voltage regulator action.
2پن مرطوب کننده
2پن مرطوب کننده
1Oem
1روشنی خیره کننده صنعت
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com